به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آدر حالی که آمریکا به سمت انتخابات میاندورهای حرکت میکند، شما به یک پیام اقتصادی نیاز دارید که دستاوردهای شما را تجلیل کند – ایجاد شغل و دستمزدهای بالاتر – و در عین حال سوءاستفادههای عمده از قدرت اقتصادی را که در سیستم باقی ماندهاند، افزایش تورم و افزایش نابرابری را هدف قرار میدهد.
شما باید این 10 واقعیت غیرقابل انکار را در مرکز قرار دهید:
1. سود شرکت ها در بالاترین سطح 70 سال گذشته است. با این حال شرکت ها قیمت های خود را افزایش می دهند.
2. آنها قیمت ها را به دلیل افزایش هزینه های منابع و قطعات و نیروی کار افزایش نمی دهند – که واقعی است اما زمانی که یک اقتصاد به طور ناگهانی از انجماد عمیق ناشی از بیماری همه گیر خارج می شود به دلیل برآورده کردن تقاضاهای فزاینده مصرف کنندگانی که از همه گیر خارج می شوند، انتظار می رود. . شرکت هایی که در یک اقتصاد رقابتی سالم از سود بی سابقه برخوردار هستند، این هزینه ها را جذب خواهند کرد.
3. در عوض، آنها این هزینه ها را در قالب قیمت های بالاتر به مصرف کنندگان منتقل می کنند. در بسیاری از موارد آنها قیمت ها را بالاتر از افزایش هزینه ها افزایش می دهند و از پوشش تورم برای افزایش بیشتر حاشیه سود خود استفاده می کنند.
4. آنها این کار را به این دلیل انجام می دهند که با رقابت کم یا بدون رقابت روبرو هستند. اگر بازارها رقابتی بودند، شرکتها قیمتهای خود را پایین نگه میداشتند تا از جذب مشتری توسط رقبا جلوگیری کنند. همانطور که شورای اقتصاد ملی کاخ سفید در گزارشی در دسامبر بیان کرد: «کسب و کارهایی که با رقابت معناداری روبرو هستند، نمی توانند [maintain high profit margins and pass on higher costs to consumers]، زیرا آنها کسب و کار خود را به رقیبی از دست می دهند که حاشیه های خود را افزایش نمی دهد.”
5. از دهه 1980، دو سوم کل صنایع آمریکا متمرکزتر شده اند. این تمرکز به شرکتها این قدرت را میدهد که قیمتها را افزایش دهند، زیرا هماهنگی غیررسمی افزایش قیمتها را با تعداد انگشت شماری از شرکتهای دیگر در همان صنعت خود آسان میکند – بدون اینکه احتمال از دست دادن مشتریانی را که انتخاب دیگری ندارند، به خطر بیندازند.
6. شرکت ها از این سودهای نزدیک به رکورد برای افزایش قیمت سهام با بازخرید مقدار بی سابقه ای از سهام خود استفاده می کنند. (بازخرید سهام شرکت را کاهش می دهد و رقم سود هر سهم آن را بالاتر می برد.) خرید سهام در سال گذشته رکورد جدیدی را ثبت کرد. امسال تا اینجای کار آنها در مسیر فراتر از این رکورد هستند. در دو ماه اول سال 2022، شرکتهای S&P 500 مجوز بازخرید 238 میلیارد دلار سهام را فاش کردند – طبق گفته گلدمن ساکس، که انتظار دارد 1 تریلیون دلار در سال جاری بازخرید شود – که بالاترین رقم تاریخ است.
شورون 1.4 میلیارد دلار خرید سهام انجام داد و 500 میلیون دلار بیشتر از سال 2020 برای سود سهام سهامداران هزینه کرد. امسال، غول های نفتی قصد دارند حداقل 22 میلیارد دلار بیشتر بازخرید کنند.
7. اکثر کارگران آمریکایی به سختی افزایش دستمزد در 40 سال داشته اند (تعدیل شده با تورم). اگرچه شرکتها اخیراً در واکنش به افزایش تقاضای پس از همهگیری دستمزدها را افزایش دادهاند، این افزایش دستمزدها تقریباً به طور کامل با افزایش قیمتها از بین رفته است.
شرکتها افزایش دستمزدها را برای جذب یا نگه داشتن کارگران با یک دست اعمال میکنند و سپس با افزایش قیمتها از سوی دیگر این افزایش دستمزد را حذف میکنند. زمانی که شرکتها از سودهای نزدیک به رکورد لذت میبرند، انتظار داریم شرکتها دستمزدهای بالاتری را از سود خود بپردازند نه اینکه آنها را با قیمتهای بالاتر به مصرفکنندگان منتقل کنند. اما آنها نیستند. همانطور که جروم پاول بیان می کند، بازار کار “به طور ناسالم” تنگ نیست. شرکت ها به طرز ناسالمی چاق هستند. کارگران قدرت زیادی ندارند. شرکت ها انجام می دهند.
8. در نتیجه همه اینها، درآمد و ثروت از افراد شاغل متوسط (که بسیاری از آنها از چک حقوقی به چک حقوقی دیگر زندگی می کنند) به مدیران عامل و سهامداران، از جمله ثروتمندترین افراد در آمریکا، به سمت بالا توزیع می شود. میلیاردرها در طول همه گیری 1.7 تریلیون دلار ثروتمندتر شده اند. دستمزد مدیرعامل (که عمدتاً بر اساس ارزش سهام است) در حال حاضر نسبت به متوسط دستمزد در رکورد 350 به 1 است.
9. کشورهای ثروتمند آمریکا اکنون نرخ مالیات کمتری نسبت به طبقه کارگر پرداخت می کنند. بعضی ها اصلا مالیات نمی پردازند.
10. شرکتهای بزرگ مقدار قابل توجهی از قدرت سیاسی را جمعآوری کردهاند، که با آن قیمتهای پایینتر دارو را شکست دادهاند، از مالیاتهای بیشتر شرکتها جلوگیری کردهاند و رفاه بیسابقه شرکتها را جمعآوری کردهاند.
به طور خلاصه، اگرچه اقتصاد آمریکا به خوبی از رکود خارج می شود، عدم تعادل فزاینده قدرت اقتصادی برای اکثر آمریکایی ها و برای کل اقتصاد بد است. باید از طریق (الف) اجرای شدیدتر ضد انحصار، (ب) مالیات موقت بر سود بادآورده، (ج) مالیات بیشتر بر ثروتمندان و شرکتها، (د) ممنوعیت بازخرید شرکتها، (ه) اتحادیههای قویتر، و ( و) اصلاحات مالی مبارزات انتخاباتی برای خروج پول کلان از سیاست.
شما یک فرصت حیاتی دارید تا گفتگوی ملی را آنطور که باید چارچوب بندی کنید – پیرامون این سوء استفاده های بدتر از قدرت اقتصادی توسط شرکت های بزرگ و ابرثروتمندان. جمهوری خواهان خود را آسیب پذیر گذاشته اند زیرا هیچ پاسخی به این موضوع ندارند. آنها بر این باورند که “جنگ های فرهنگی” آنها، افکار عمومی را از آنچه در حال وقوع است منحرف می کند.
این یک موضوع جناحی نیست و نباید باشد. آمریکاییهای شاغل متوسط - که بسیاری از آنها در سالهای 2016 و 2020 به ترامپ رای دادهاند – در حال نابودی هستند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.