به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
مناکنون احساس عجیبی است که به یاد بیاوریم که دو سال پیش ما به تازگی پس از شروع موج اول کووید، وارد یک دوره سه ماهه خلوت اجباری توسط دولت شده بودیم. تنها زندگی کردن، منع از گذراندن وقت با دیگران، زندگی اجتماعی من شامل شنبه شب ها در مقابل لپ تاپم بود که یک مسابقه میخانه مجازی انجام می دادم. به سرعت به حالت عادی تبدیل شد، اما اکنون تعجب میکنم که چگونه خود را تنظیم کردم.
با این حال، یکی از جنبههای زندگی در قرنطینه که میخواهم دوباره معرفی کنم، کار کمتر است. به عنوان فردی که بخشی از هفته را به صورت آزاد کار می کند، برای مدتی کار کمتری در دسترس بود. و بنابراین، پس از نوشتن در مورد تئوری هفته چهار روز، متوجه شدم که آن را در عمل زندگی می کنم. به اندازه کافی خوش شانس بودم که توانایی تحمل ضربه را داشتم، متوجه شدم که دوست دارم زمان بیشتری برای خودم داشته باشم – حتی اگر واقعاً کار زیادی برای انجام دادن وجود نداشت.
این باعث شده است که من طرفدار پرشورتر ساعات کار کمتر باشم. بنابراین من با علاقه نتایج آزمایشی بزرگ ترین هفته چهار روزه جهان را که هفته گذشته راه اندازی شد، تماشا خواهم کرد. این آزمایش شامل 3000 کارگر در 60 شرکت بریتانیایی می شود که برای یک هفته کاری کوتاه تر، حقوق یکسانی دریافت خواهند کرد.
قضیه برای یک هفته چهار روزه با این بینش شروع می شود که پیشرفت انسان را نباید فقط با انباشت “مواد” سنجید، بلکه باید با زمان سنجید. صد و پنجاه سال پیش، بریتانیاییها به طور متوسط 62 ساعت در هفته کار میکردند، فکری وحشتناک. چه کسی می تواند بگوید تصور فعلی ما از کار تمام وقت، یعنی هفته پنج روزه، درست است؟ از آنجایی که فناوری از چرخ تا ویجت به این معنی است که جوامع می توانند بیشتر و بیشتر با نیروی انسانی یکسان تولید کنند، به نظر می رسد که فکر کنیم باید با غنی سازی زندگی خود با صرف زمان بیشتر با افرادی که دوستشان داریم بخشی از دستاوردها را ذخیره کنیم. چیزهایی که ما از آنها لذت می بریم، نه کالاهای مصرفی بیشتر.
مزایای دیگری نیز وجود دارد. جایگزینی زمان بیشتر با افزایش ثروت جمعی نیز برای محیط زیست بهتر خواهد بود. و با تعبیه فرهنگ کاری انعطافپذیرتر هم برای مردان و هم برای زنان، یک هفته کاری کوتاهتر به کاهش شکاف دستمزد مبتنی بر جنسیت کمک میکند (که بیشتر آن به دلیل کار پارهوقت است که مادران را از پیشرفت در محیطهای کاری که در آن تمام وقت کار میکنند، بازمیدارد. هنجار است).
با این حال، نگرانی این است که فقط برخی از این تغییرات بهره مند شوند. بازار کار ما نه تنها به دلیل نابرابری در دستمزد، بلکه در شرایط کاری، مانند میزان انعطاف پذیری و استقلال کارکنان مجاز است. این امر در طول همه گیری قابل توجه بود. در حالی که برخی از ما با انعطافپذیری بیشتری از خانه کار میکردیم، گاهی اوقات، مسلماً، در شرایطی کمتر از ایدهآل، بسیاری دیگر، بهویژه آنهایی که با دستمزد پایینتر کار میکردند، تغییر کمی در نحوه کارشان تجربه کردند و مجبور بودند سلامتی خود را به خطر بیندازند. برای ادامه کار روزانه و اکنون، از آنجایی که بسیاری از شرکتهای یقه سفید کار هیبریدی را پذیرفتهاند و به کارگران خود اجازه میدهند تا رفتوآمد را کاهش دهند، برخی دیگر برای حملونقل عمومی کمتر پرداخت میکنند یا مجبورند با افزایش هزینه بنزین برای رفت و آمد به محل کار خود دست و پنجه نرم کنند.
تجربه فناوری نیز متفاوت بوده است. زوم ممکن است کاملاً شبیه نشستن در یک اتاق با همکاران نباشد، اما برای من زمان صرف شده در جلسات غیر ضروری را کاهش داده است. در مقابل، برخی از کارگران گزارش می دهند که از زمان شیوع بیماری همه گیر که قبلاً توسط شرکت هایی مانند آمازون به کار گرفته شده بود، استفاده بیشتری از فناوری نظارت را تجربه کرده اند، که از آن برای ردیابی حرکت کارگران در اطراف انبار استفاده می کند. ابزارهایی مانند فشار دادن کلید و نظارت بر تماس تلفنی استقلال، حریم خصوصی و اعتماد بین کارفرما و کارمند را از بین میبرند.
در حالی که 80 درصد از ما می گوییم که می خواهیم هفته کاری خود را کاهش دهیم، تعداد کمی در موقعیتی هستند که بدون از دست دادن حقوق، با کارفرمایان خود در این مورد مذاکره کنند. کاهش تاریخی انبوه در زمان کار در نتیجه چانه زنی جمعی اتحادیه به دست آمده است. اما امروزه، کسری از کارمندان تحت پوشش قراردادهای چانه زنی دسته جمعی قرار می گیرند و اعضای معمول اتحادیه یک کارمند بخش دولتی حرفه ای با درآمد متوسط است و کارگران بخش خصوصی با دستمزد پایین در سرما بیرون می آیند. همچنین به راحتی می توان فهمید که چگونه بحث بهره وری، این ایده که افرادی که در هفته های کوتاه تر کار می کنند کارآمدتر هستند و بنابراین می توانند تقریباً به همان اندازه در زمان کمتری انجام دهند، بیشتر برای کارفرمایان یقه سفید جذاب است تا کارفرمایان در بخش های خدماتی که به نیروی انسانی شدید وابسته هستند. تعامل، مانند مراقبت از کودک و مراقبت اجتماعی.
بنابراین، خطر این است که کارگرانی که از وضعیت مالی بهتری برخوردار هستند، در موقعیتی که میتوانند از کارکنان خود مطالبات بیشتری داشته باشند، از نوآوریها در زمان کار بهرهمند شوند، در حالی که کارگران کمتر مرفه، سود کمی احساس میکنند. این در فرانسه اتفاق افتاده است، جایی که علیرغم سطوح بالاتر اتحادیه، مدیران به طور نامتناسبی از اقداماتی برای کاهش زمان کار سود برده اند.
به نظر میرسد دولت نیز از تعهد مانیفست خود برای پیشفرض کردن کار انعطافپذیر عقبنشینی میکند. این سازمان با وزرایی که کارمندان دولتی را که از خانه کار میکنند به تنبلی متهم میکنند و به نظر میرسد از فرهنگ «اگر پشت میزتان نباشید» حمایت میکنند، بر سر کار انعطافپذیر بهعنوان علوفههای تبلیغاتی مبارزه ارزانی داشته است.
مشکل این است که بهبود زمان کاری با بهبودهای حقوقی تفاوتی ندارد. آنها برای کارفرمایان هزینه دارند و شامل توزیع مجدد سود از مالکان به کارگران می شوند. سهم تولید ناخالص داخلی که به صورت دستمزد به دست کارگران می رسد کمتر از اوج خود در دهه 1970 است و میانگین زمان کار از آن زمان تاکنون تغییر چندانی نکرده است.
بنابراین خطر این آزمایش جدید این است که نشان می دهد حرکت به یک هفته کاری کوتاهتر بدون هزینه نیست و در نتیجه توسط اکثر کارفرمایان نادیده گرفته می شود، به جز کسانی که این روش را راهی برای رقابتی تر کردن خود می دانند. استخدام و حفظ. واقعیت اقتصادی این است که هفته کاری کوتاهتر هرگز از طریق حسن نیت کارفرمایان محقق نخواهد شد. همانطور که جنبش اتحادیهها در مورد کاهش قابل توجه زمان کار که به این معنی بود که انتظار نمیرفت مردم دیگر شنبهها کار کنند، مذاکره کرد، فقط در اقتصادی اتفاق میافتد که کارگران قدرت بیشتری برای مذاکره در مورد آنچه برایشان خوب است، دارند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.