به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
نمایشگاه بزرگ تیت بریتانیا که در این ماه افتتاح می شود، اولین نمایشگاهی خواهد بود که سلف پرتره کمیاب اولیه والتر سیکرت، نقاش تاثیرگذار انگلیسی را به نمایش می گذارد، که نشان می دهد چگونه فعالیت اولیه او روی صحنه، هنر همیشه در حال تغییر او را هدایت می کرد.
رشته سلف پرتره شامل طرحی با قلم و جوهر کوچک مربوط به سال 1882 است که در مرکز تاریخ محلی ایسلینگتون یافت شده است، که در آن هنرمند در ژستی گرفته شده از بت خود، هنرپیشه-مدیر هنری ایروینگ، به جلو خم می شود. سیکرت، متولد 1860، در جوانی به عنوان یک مجری به گروه صحنه ایروینگ پیوسته بود، قبل از اینکه در سال 1881 برای تحصیل هنر در مدرسه اسلید ترک کند.
توماس کندی، دستیار کیوریتور تیت، پیش از نمایش گذشته نگر، که 80 سال از مرگ این هنرمند را جشن می گیرد، گفت: «خودنگاره ها نگاهی آشکار به شیوه های متفاوتی است که سیکرت خود را می دید.
عادت سیکرت به بازی با هویتها، و قرار گرفتن در عناصر متضاد زندگی شبانه ویکتوریایی، همچنین به او شهرت شومی داد که کارشناسان معتقدند او لیاقتش را ندارد. صحنههای جنایت و به تصویر کشیدن بدون زرق و برق او از لباسهای برهنه، که هر دو در زمان او تکاندهنده بودند، صرفاً نشانهای از کنجکاوی او در مورد شهر اطرافش بود و نه شاهدی بر تباهی اخلاقی هنرمند.
متأسفانه، چهار نقاشی سیکرت از قتل کمدن تاون در سال 1907 باعث شد تا پاتریشیا کورنول، رماننویس آمریکایی استدلال کند که او در واقع جک چاکدهنده است. اما این نظریه به طور گسترده ای بی اعتبار شده است. و همانطور که کندی اشاره می کند، قتل کامدن درست در گوشه خانه سیکرت در شمال لندن اتفاق افتاد، در حالی که علاقه او به جک چاک دهنده مورد علاقه اکثر ویکتوریایی ها بود.
کندی گفت: «سیکرت تقریباً در حال انجام آن بود. او به جک چاکدهنده بسیار علاقهمند بود، اما همه افراد دیگر نیز به آن علاقه داشتند.»
متیو استورگیس، که در سال 2005 بیوگرافی تحسینشدهای از این هنرمند نوشت، اهانت ریپر را نیز “مزخرف” میداند. “این یک آمیختگی ناگوار از رویدادهای نقاشی قتل خود سیکرت بود، و سپس داستانی که توسط صاحبخانه اش در مورنینگتون کرسنت به او گفته شد که چاک دهنده 20 سال پیش در آنجا اقامت کرده بود.” در واقع، این هنرمند در زمان حمله Ripper در سال 1888 در فرانسه بود.
تأثیر امپرسیونیستهای فرانسوی در پرترههای برهنه او در آن زمان رسوا بود. در حالی که چنین تصاویری در سراسر کانال رایج بود، به ویژه در آثار دگا، دوستی که بیش از همه بر سیکرت و بونارد تأثیر گذاشت، بریتانیا در مرحله پیش از رافائلیت محتاطانه باقی ماند و زنان را به عنوان فرشتگان یا به عنوان زهره ای که از امواج بیرون می آمد به تصویر می کشید.
سیکرت رئالیسم را بسیار ترجیح می داد. استورگیس می گوید: «او در برابر برهنگی ایده آل واکنش نشان می داد. او فکر میکرد که رویکرد بریتانیا به این موضوع بسیار مؤدبانه و بیش از حد نگران وضعیت است. همچنین به یاد داشته باشید که سیکرت خود را یک نوزاد دائمی وحشتناک میدید.
کندی استدلال میکند که هنرمند همچنین رویکردی کاملاً پیچیده به پوشش روزنامهها داشت و اغلب از داستانهایی از جمله داستانهای مربوط به خودش الهام میگرفت. ما یک اثر دیگر از گالری پرتره ملی داریم، سلف پرتره در گریسای (1935)، که نشان می دهد او چقدر خودآگاه بود. این بر اساس عکسی از سیکرت در سال 1932 است که به نظر قدیمی می رسد و برای دیدن آثار خود به آکادمی سلطنتی هنر در پیکادیلی رسیده است.
«این ایده که هنرمندان فقط در زمانهای اخیر شروع به بازی با تصاویر عمومی خود کردهاند، اشتباه است. سیکرت 60 یا 70 سال قبل این کار را انجام می داد.
این علاقه به اخباری که در هنر منعکس می شد در آن زمان بحث برانگیز بود، اما در مصاحبه ای برای Pall Mall Gazette سیکرت با عنوان انجیل امپرسیونیسم موضع خود را روشن کرد: «ما به روزهای دیگر برنمیگردیم. “تاریخ ما مربوط به امروز است.”
اما این صحنه و شانس تظاهر بود که شاید تاثیر کلیدی بر کار او بود. یک سلف پرتره، سرب نوجوانان، سیکرت را در نقش یک روشنفکر انگلیسی نشان می دهد، در حالی که در فیلم نیم تنه تام سایرز: یک سلف پرتره (15-1913)، با ریش در کنار نیم تنه مرمرین یک مبارز مشهور ویکتوریایی با بند انگشت برهنه ژست می گیرد.
آیا موهای صورت خود را رنگ کرده و ابروهای پرپشت خود را اصلاح نکرده است یا برای کمی خیال بافی به ریش و ابروهای کاذب چسبانده است؟ آنا گروتزنر رابینز، کارشناس Sickert می پرسد.
سیکرت تا زمان پیری خود یک مجری تمام عیار بود که دوست داشت با لباس های مبدل ظاهر شود و روش های گیج کننده ای برای صحبت و رفتار داشت. کسانی که او را میشناختند ادعا میکردند که کشف مردی که در پشت شخصیتها و منیتهای متعدد او قرار دارد غیرممکن است.»
کندی گفت: “ما نمی دانیم چرا او بازیگری را متوقف کرد، اما می دانیم که او هنرمندان را تحسین می کرد.” این شخصیتهایی که او پذیرفته بود تقریباً از هنرمندان سالن موسیقی در رنگ تقلید میکردند.»
در طول دهههای 1880 و 1890، مکانهای نمایش واریته تحت نظارت اخلاقی قرار داشتند. منتقدان آنها را متهم کردند که لانههای شرارت هستند، اما سیکرت بارها از آنها بازدید و نقاشی کرد، بهویژه بدفورد که در سال 1861 افتتاح شد و بین خیابان آرلینگتون و خیابان کمدن های بالا قرار داشت.
بیلی راف، مورخ هنر، در مقاله کاتالوگ خود مینویسد: «قدرت دگرگونکننده اجرا – آن لحظه زودگذر که مخاطب خود را به اجراکننده میسپارد و در آهنگش گم میشود – واقعاً او را مجذوب کرد. هنر تالار موسیقی که بسیار مورد سوء استفاده قرار گرفته است: سیکرت و استیج.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.